Normal
0
false
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
ویژگیهای تشخیصی میگوهای خانواده پنائیده و افتراق جنس
پنئوس از جنسهای
مشتق شده از آن
نیما شیری*1 و خدیجه خوشنودی فر2
1 . دانش آموخته دکتری تخصصی بهداشت آبزیان، بخش علوم
درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
2 . دانش آموخته کارشناسی ارشد تکثیر و پرورش
آبزیان، گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
گرگان، گرگان، ایران.
مجله ترویجی میگو و سخت پوستان،
دوره چهارم / شماره 2
چکیده
با توجه به اهمیت خانواده پنائیده در صنعت میگوی جهان و
ایران و تغییرات زیادی که به ویژه جنس پنئوس از نظر رده بندی در طی زمان متحمل شده
و سایر جنسهای این گروه جانوری از آن منشعب گردیدند، هدف از تحقیق پیش رو معرفی ویژگیهای تشخیصی میگوهای پنائیده و افتراق جنس
پنئوس از جنسهای مشتق شده از آن میباشد. مهمترین ویژگیهای تشخیصی و وجوه تمایز ریخت شناختی مورد استفاده برای افتراق خانواده پنائیده از سایر خانوادههای آبشش منشعب،
تفاوتهای
موجود در روستروم، پایه چشمی، کاراپاس، پاهای قدم زن، پاهای شناگر، تلسون و بندهای
شکمی هستند. خصوصیات روستروم (تعداد خارها) و تلیکوم (وضعیت صفحات جانبی) به عنوان
مبنایی برای افتراق جنسهای Penaeus، Melicertus، Metapenaeus ، Fenneropenaeus، Litopenaeus، Marsupenaeus و
Farfantepenaeus از جنس اصلی
قرار گرفتند که البته مطالعات ملکولی (mt-DNA) نیز این تقسیم
بندی را تائید نموده است. گرچه تفاوتهای
بین گونهای معمولا در حد اندازهی بیشینه به تفکیک جنسیت و ترکیب رنگی بدن افراد
است. در آبهای جنوب ایران 7 گونه میگوی وحشی شامل ببری سبز، موزی، سفید هندی، دم
قرمز، ژاپنی، سفید سرتیز و خنجری مورد صید و بهرهبرداری قرار میگیرند. در گذشته
گونههای ببری سیاه، ببری سبز، و سفید هندی با هدف پرواربندی، تکثیر میشدند که
بنا به دلایلی از چرخه تولید تجاری کنار گذاشته شدند و هم اکنون تنها گونه سخت
پوست دریایی در صنعت آبزی پروری کشور،
میگوی پا سفید غربی است.
کلیدواژهها
خانواده
پنائیده، جنس پنئوس، ویژگیهای تشخیصی، آبزی پروری، صید و بهره برداری.
مقدمه
میگوهای خانوادهی
پنائیده بزرگترین مجموعه
از ابر خانواده Penaeoidea میباشند که میتوان
آنها را مهمترین آبزی پرورشی از گروه سخت پوستان دانست که طی دو دهه اخیر جایگاه
مهمی در صنعت آبزی پروری ایران کسب کردهاند. به طوری که استانهای خوزستان،
بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان در جنوب کشور و استان گلستان در شمال کشور، در
مجموع تولید سالانه بیش از 32 هزار تن میگو را بر عهده داشتهاند (غریبی، 1396).
تکثیر و پرورش میگو در ایران از سال 1373 با گونه ببری سبز در استان بوشهر آغاز
شده و با دیگر گونهها شامل ببری سیاه و سفید هندی در استانهای جنوبی پی گرفته
شد. ولی در سالیان بعد با توجه به بازدهی بیشتر میگوی سفید هندی این گونه در آبزی
پروری کشور چیره گشت. پس از روبرو شدن صنعت میگوی کشور با چالش سندروم لکه سفید از
دهه 80 خورشیدی گونهای وارداتی به نام میگوی پا سفید غربی، با توجه به مقاومت
بیشتر به بیماری، به تدریج جایگزین سایرین گردید (رفیعی و رضایی توابع، 1396).
در سطح جهانی نیز
80 درصد از گونههای این خانواده جزء انواع تجاری حاصل از صید و بهرهبرداری از
ذخایر طبیعی بوده و حدود 24 گونه از آنها نیز قابلیت تکثیر و پرورش با امکان
اقتصادی مناسب در آبزی پروری دنیا را دارا هستند (Robalino
et al., 2016). در این خانواده 48 جنس شناسایی شدهاند
که البته 23 جنس آنها به صورت فسیل هستند که در دورههای پیشین زمین شناسی میزیستهاند
و امروزه منقرض شده و جز به حالت سنگواره، اثری از آنها باقی نیست. در گذشته، جنس
پنئوس از مهمترین جنسهای
پنائیده بوده است که در طی زمان تغییرات زیادی را از نظر رده بندی متحمل شده و
جنسهای دیگری از این جنس مشتق گردیدهاند. بنابراین در نوشتار پیش رو سعی شده تا
به ارائه و شرح ویژگیهای تشخیصی میگوهای خانواده پنائیده و افتراق جنس پنئوس از
جنسهای مشتق شده از آن پرداخته شود.
ریخت شناسی
به منظور بررسی
ویژگیهای تشخیصی و افتراقی میبایست ابتدا خواننده از کلیات ریخت شناسی میگوها
آگاهی داشته باشد. به واسطه برخی ویژگیهای ریخت شناسی، میتوان بین این گروه
جانوری و سایر سخت پوستان تفاوت قائل شد. از جمله اینکه بدن میگوهای پنائیده
دراز و کم و بیش خمیده است و طول بدن در انواع مختلف متفاوت و گاهی تا 250 میلی
متر و وزن آنها تا بیش از 300 گرم میرسد. رنگ بدن در بین گونهها از تنوع بالایی
برخوردار است و در بین افراد متعلق به یک گونه نیز ثابت نبوده و بسته به شرایط
محیط زیست از قبیل درجه حرارت، درجه شوری، مواد غذایی مصرفی، رنگ محیط و ابتلاء به
بیماریهای عفونی ممکن است کاملا تغییر نمایند. به طور خلاصه، بدن یک میگو از 20 بند
(قطعه) تشکیل شده است که سر، سینه، شکم به ترتیب شامل 5، 8، 7 بند هستند. بخشهای سر
و سینه به یکدیگر جوش خوردهاند و بخش واحدی به نام سرسینه را به وجود آورده
اند. شکم نیز از 6 بند قابل حرکت و یک قطعه انتهایی به نام تلسون (دم) تشکیل شده
است (Low et al., 2016). صفحات هر
قطعه شکمی جدا و به صورت حلقهای بدن میگو را در بر گرفته اند. پس اسکلت خارجی در
هر یک از این قطعات از 3 صفحه به ترتیب صفحه پشتی، جانبی و شکمی تشکیل شده است (Bell
& Lightner, 1988). میگوهای پناییده دارای 19 جفت اندام پیوستی (ضمیمهای) میباشند
که شامل 5 جفت سری (قدامی)، 8 جفت سینهای (در مجموع 13 جفت در سرسینه واقع شده) و
6 جفت شکمی است (Low et al., 2016). شکل کلی بدن یک میگوی پنائیده را میتوان در شکل 1 مشاهده
نمود:
شکل 1- شکل کلی بدن میگوهای پنائیده؛ 1: آنتن اول، 2: صفحه
آنتنی، 3: آنتن دوم، 4: پاهای آروارهای، 5: پاهای قدمزن، 6: پتاسما، 7: پاهای شناگر، 8: خار تلسونی، 9: اروپود، 10: بندهای شکمی، 11: کاراپاس، 12:
روستروم، 13: چشم مرکب (عابدیان کناری، 1386)
رده بندی علمی
جایگاه میگوهای خانواده پنائیده و جنس پنئوس در رده بندی جانوران به شرح
جدول 1 میباشد:
جدول 1- جایگاه رده
بندی میگوهای پنائیده (De Freitas, 2011)
جانوران Animalia
|
فرمانروKingdom
|
بندپایان Arthropoda
|
شاخه Phylum
|
سخت پوستان Crustacea
|
زیر شاخه Subphylum
|
نرم صدفان Malacosteraca
|
رده Class
|
ده پایان Decapoda
|
راسته Order
|
آبشش منشعبان Dendrobranchiata
|
زیر راسته Suborder
|
پنائیده Penaeidae
|
خانواده Family
|
پنئوس Penaeus
|
جنس Genus
|
به صورت کلاسیک،
معمولا صفات مورفولوژیکی بندپایان به منظور ردهبندی علمی آنها به کار گرفته میشود.
زیرشاخه سخت پوستان بر اساس صفات مورفولوژیک -که تحقیقات ملکولی نیز این دسته بندی
کلاسیک را تائید کردهاند- به شش رده به نامهایBranchiopoda ، Remipedia، Cephalocarida، Mixilopoda،
Ostracoda و Malacostraca تقسیم شدهاند (حبیبی، 1388).
ردهی آبشش پایان که مهمترین ویژگی
اعضای آن وجود آبشش در قاعدهی پاهای آنهاست بسیار متنوع هستند و شاخص ترین آنها
که در بحث تکثیر و پرورش آبزیان بسیار اهمیت دارد، جنس Artemia است. ردهی Remipedia از نظر
مورفولوژیک ویژگی منحصر به فردی دارند. اعضای این رده دارای یک بدن کشیده و کرم
مانند هستند که معمولا شامل 42 قطعه مشابه است. شناخته شده ترین جنس این رده Speleonectes میباشد. رده
بعدی سر خرچنگیان نام دارد که این
نام را از سفالوتورکس پهن و بزرگ خود وام گرفته است. به اعضای این رده میگوهای نعل
اسبی هم گفته میشود.
شناخته شده ترین راسته از رده Mixilopoda، پاروپایان هستند که اهمیت
زیادی در بهداشت ماهیان پرورشی دارند به طوری که جنسهای Argulus و Lernea متعلق به این
گروه میباشند. رده صدف داران (واژه یونانی
اوستراکون به معنی صدف است)، گروه بزرگی
از سخت پوستان پلانکتونیک هستند که با حدود 7000 گونه نقش مهمی در زنجیره غذایی
اکوسیستمهای آبی دارند. از مهمترین جنسهای این رده Cypridina است (De
Freitas, 2011).
نرم صدفان کلاسی است که در
بحث ما بیشترین اهمیت را دارد زیرا میگوها از این رده هستند. این واژه از دو بخش
مالاکوس به معنی نرم و اوستراکون به معنی صدف تشکیل شده است. این اصطلاح نخستین
بار توسط Pierre André Latreille فرانسوی در سال
1802 به کار رفت که در واقع نامی اشتباه برای این گروه است (غلط مصطلح). در واقع
پوسته تنها کمی پس از پوست اندازی نرم است و معمولا به حالت سخت دیده میشود. این
رده دارای سه زیر رده است به نامهای Hoplocarida، Phylocarida و Eumalacostraca. هاپلوکاریدا
یک راسته مهم دارد به نام دهان پایان که گونهی Odontodactylus acyllarus متعلق به این
راسته است. همچنین فیلوکاریدا راستهای دارد به نام Leptostraca که گونه مشهور Nabalia bipes به این گروه
وابسته است. مالاکوستراکاهای حقیقی سه بالاراسته دارد. نخست Syncarida با راستهی Anaspidacea (گونهی تیپیک: Koonunga Cursor)، دوم Peracarida با راستههای همچون جورپایان (نمونه Gammarus) و ناجورپایان میباشند. جنسهای
Aselus و Armmadilium هم به ترتیب
مهمترین جورپایان آبزی و خشکی زی هستند (حبیبی، 1388).
سومین بالا راسته
با نام خرچنگهای حقیقی شناخته میشود که
به معنای هستند و سه راسته دارند. کریلها از راسته Euphausiacea (مانند Meganyctiphanes
norvegica) بیشتر در آبهای دریایی مدارهای بالای کره زمین میزیند و بخش
اعظم رژیم غذایی نهنگهای بدون دندان را تشکیل میدهند. راسته بعدی Amphionidacea است و جنس
پرآوازهی Amphion به این راسته
تعلق دارد. راسته سوم ده پایان است (مانند Heterocarpus ensifer) (Pillai,
2015)
که در واقع مورد بحث ماست و اکنون به زیریخشهای آن پرداخته میشود. راسته ده
پایان به دو زیرراسته قابل تقسیم است (Thessalou-Legaki,
2006):
الف) Pleocyemata :
این زیر راسته
شامل خرچنگها و برخی خانواده میگوهاست. اعضای این خانواده از نظر اکومورفوتیپ
خزنده و معمولا مقیم بستر هستند بوده و به نام Reptantia خوانده میشوند. مهمترین جانوران متعلق به این گروه شامل خرچنگهای
گرد، خرچنگهای دراز
دریایی، خرچنگهای دراز
آب شیرین، و برخی میگوها نظیر خانوادههای Pandalidae و Palaemonoidae (از
Caridea) هستند. میگوی
بزرگ آب شیرین با نام علمی Macrobrachium
rosenbergii از خانواده اخیر است.
ب)
Dendrobranchiata :
زیر
راسته آبشش منشعبها شامل میگوها بوده که از نظر اکومورفوتیپ جهنده
یا به عبارتی شناگر وابسته به بستر هستند و به نام Natantia خوانده میشوند. میگوهای خانواده پنائیده جز همین گروه طبقه بندی
شدهاند. این زیر راسته دارای دو ابر خانواده است. نخست Penaeoidea دارای خانوادههای Penaeoidae و Sicyoniidae؛ دوم Sergestoidea شامل خانوادههای
Sergestidae و Luciferidae.
تصویر
ذیل (شکل 2) نمای کلی بدن یک میگوی پنائیده را نمایش داده است که میتوان آن را با
شکل بدن یکی از اعضای خانواده سایکیونیده مقایسه نمود (هر دو از یک ابر خانوادهاند):
شکل 2- مقایسه نمای کلی بدن میگوهای پنائیده (بالا) و
سایکیونیده (پائین) (Thessalou-Legaki, 2006)
فیلوژنی راستههای
سختپوستان عالی نشان میدهد که ناجورپایان گروه خواهری راستة دهپایان هستند که
از نظر ظاهری تا حدودی با راستة دهپایان متمایز شدهاند. همانطور که در درخت
فیلوژنی نشان داده شده (شکل 3)، راستههای ناجورپایان، Mysidacea، Pancarida، Euphausiacea و Syncarida با راستة دهپایان
بهصورت گروه فراگیر[31] است و از نظر
فیلوژنی نیای مشترک دارند که از نظر ظاهری شبیه میگوهای دریایی بودهاند و در آبهای
شور دریاها و اقیانوسها میزیستهاند و در دورة کربونیفر هیچ فسیلی با این ویژگیها
یافت نشده و شکل ابتدایی آن در دورة کامبرین سختپوست اُرستن بوده است.
شکل 3- درخت فیلوژنی راستههای سخت پوستان عالی (Richter & Scholtz, 2001)
ویژگیهای تشخیصی
در این بخش ویژگیهای تشخیصی خانواده
پنائیده و وجوه تمایز و افتراق آنها از دیگر خانوادههای گروه آبشش منشعب، شامل
خصوصیات مورفولوژیک در مواردی نظیر روستروم، پایه چشمی، کاراپاس، پاهای قدم زن،
پاهای شناگر، تلسون و بندهای شکمی آورده شده است (Robalino
et al., 2016):
الف- روستروم:
روستروم
برآمدگی تیز جلوی سر میگوهاست که در این خانواده به خوبی تکامل یافته است و به
شکل دندانه دار دیده میشود. این دندانهها در پنائیدها در قسمت پشتی
و حتی لبه نزدیک به چشمها نیز گسترده شده است.
این حالت در شکل ذیل (4) به خوبی مشهود است.
شکل 4- مقایسه روستروم میگوهای پنائیده (راست) و سایر
خانوادهها (Robalino et al., 2016)
بر اساس شکل، در تصویر سمت چپ بخش شکمی
فاقد دندانه است ولی در تصویر سمت راست که روستروم یک پنائیده را نشان داده است،
دندانههای شکمی در این بخش روستروم وجود دارند.
ب- پایه چشمی:
بر اساس شکل 5، در خانواده پنائیده،
برآمدگیهای نیزه مانند
در پایه چشمها دیده نمیشود و همچنین هیچ دکمهای روی حاشیه داخلی پایه وجود ندارد.